خسرو شکیبایی

خلاصه داستان : احمد با یک کامیون حامل گوشت به مقصد پایتخت حرکت می کند. او عجله دارد تا قبل از زایمان همسرش محموله را تحویل بدهد و به زادگاهش بازگردد. در یکی از شهرهای بین راه توقف می کند و همان لحظه انفجاری در میدان شهر رخ می دهد.

خلاصه داستان : محمود، که نقاش ساختمان است و از همسرش زهرا جدا زندگی می کند، تصمیم دارد برای کار به ژاپن برود. محمود همسرش را به محضر می برد تا او را طلاق بدهد، ولی محضردار گواهی عدم حاملگی زن را می خواهد و آن ها ناگزیر به آزمایشگاه می روند.

خلاصه داستان : خورشید که به تازگی با سمندر ازدواج کرده حوادث عجیبی را در خانه می‌بیند درها مدام باز و بسته می‌شوند و وسایل خانه نابهنگام حرکت می‌کنند.

خلاصه داستان : نیما دادگر و همسر جوانش غزال در حال بازی در یک فیلم هستند. تلفن‌های مشکوک زیادی باعث ناراحتی نیما و غزال می‌شود.

خلاصه داستان : لیلا طی اتفاق‌هایی با حمید دوستدار آشنا می‌شود و این آشنایی مسیر جدیدی را پیش روی او قرار می‌دهد، غافل از این که عادل مشرقی دل بسته اوست.

خلاصه داستان : دختری به نام خاطره شرافت در جشن تولد پانزده سالگی اش ناگهان ناپدید می شود. خانواده «شرافت» به همراه افسر آگاهی تلاش گسترده ای را برای پیدا کردن او شروع میکنند. در این جستجو هر یک به حقایقی در مورد خود می رسند و خاطره های شخصی شان را باز می یابند.

خلاصه داستان : یک زوج جوان برای عبور از مرز احتیاج به پول دارند. آنها تصمیم می‌گیرند یک بازیگر سینما را بدزدند و در یک روز بارانی، آنها تصمیم خود را عملی می‌کنند. در خانه‌ای در شمال کشور، او را زندانی کرده و به او می‌گویند که با مادرش تماس گرفته و به او بگوید پنجاه میلیون تومان پول آماده کند.

خلاصه داستان : علی آذر نویسنده ای است که در خانه ای در کاشان در تنهایی و انزوا در حال نگارش رمانی است که تمایلی به آن ندارد. یک روز در باغ فین کاشان دختری را هراسان می بیند که از کنار او می گذرد. روز بعد در روزنامه، خبر به قتل رسیدن این دختر را در مسافرخانه ای در تهران مشاهده می کند. علی آذر برای رسیدن به هویت و زندگی این دختر تلاش زیادی را آغاز می کند تا رمان دلخواهش را نگارش کند، اما در این راه وقایعی رخ می دهد.

خلاصه داستان : زن جوانی بنام نیکا به گویندگی برنامه های عروسکی علاقه دارد اما همسرش که یک کارخانه عروسک سازی را اداره می کند با او مخالفت می کند. نیکا با کمک استاد خود آقای بندری دست به ترفندهایی می زند و ماجراهای شیرینی می آفریند.

خلاصه داستان : امیر کشته می‌شود و تمام آشنایان و دوستانش به خوبی از او یاد می‌کنند. اما بعد از مدتی شروع می‌کنند به بدگویی از او و حتی کمی که می‌گذرد نزدیک‌ترین کسانش جسد او را نمی‌توانند شناسایی کنند. فیلم روایت‌گری بی‌طرف از تلاش و پی‌گیری شخصیت‌های پیرامون امیر است.

خلاصه داستان : گروهبانی برای تحویل دادن مجرمی سابقه دار به زندان یکی از شهرستانها، مجبور می شود که به همراه مجرم و دستبند، شبی را در مشهد بگذراند.

خلاصه داستان : دلشکسته داستان دلبستگی دو جوان با طرز فکر متفاوت و از دو خانواده مختلف است که مجبور می‌شوند با هم پایان‌نامه بدهند بدین منظور برای آشنا کردن هم دیگر از جهان‌های خود دوستان یکدیگر را به هم نشان می‌دهند و این باب آشنایی بیشتر آنها میشود.