ستاره اسکندری

خلاصه داستان : در جنوب شرقی استان سیستان و بلوچستان، یک بیوه بلوچ به نام بیبان تصمیم می گیرد سکوت کند و دیگر حرفی نزند. او با پسرش میران در خانه پدرشوهرش زندگی می کند. وقتی همبازی دوران کودکی او، همراز، به خانه برمی گردد، عشقی میانشان جان می گیرد؛ اما همه سعی می کنند بیبان را وادار کنند که این عشق ممنوعه را فراموش کند.

خلاصه داستان : پدر گواردیولا داستان یک خانواده را روایت می‌کند که وقوع یک حادثه موجب دگرگونی روابطشان شده و سرنوشت مسیر متفاوتی برایش رقم می‌زند.

خلاصه داستان : آقای راستی که با رقیب چپی‌اش دشمنی دیرینه دارد تصمیم می‌گیرد مثل قدیم برایش پاپوش درست کند و همسرش و همسر رقیبش را وارد داستان کند اما این دو رقیب با ورود یک زن غریبه به زندگیشان دچار تحولی عظیم می‌شوند.

خلاصه داستان : امیر بر خلاف قول و قرارهایی که با دختر دایی خود گذاشته است، دل به دختر دیگری می بازد. آشکار شدن این عشق، خانواده امیر را به تکاپو انداخته است.

خلاصه داستان : میدان سرخ داستان زنی تنهاست به نام شیدا که ناخواسته وارد بازی دهشتناکی می‌شود که توسط همسر او و یک تروریست خارجی شکل گرفته است. او برای نجات جان دخترش در معرض انتخاب میان عشق، انتقام و قدرت قرار می‌گیرد و با سه قاچاقچی مطرح و قدرتمند به نام های پاپ، مبینی و مکین مدتی همراه می‌شود، غافل از آنکه پایان این بازی، خون بار خواهد بود.

خلاصه داستان : فیلم خانه کاغذی درباره پدر و دختر روزنامه‌نگاری است که همپای هم کار می‌کنند و هیچ‌کدام به خاطر دیگری ازدواج نکرده‌اند. دختر در یک نشریه کار می‌کند و پدر هم بعد از مدتی دوباره دست به قلم می‌شود.

خلاصه داستان : سهند آذرنیا پیرمردی است که کارخانه ساخت اسباب بازی دارد. او بسیار علاقمند به ساخت عروسک هائی است که ریشه در قصه های ایرانی دارند، اما مدیر فروش کارخانه که پسر خواهر زن پیرمرد (سلم قلی) نیز هست سخت علاقمند تولید اسباب بازی های غربی است.