معرفی فیلم سینمایی بیداری رویاها
فیلم بیداری رویاها به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر، نویسندگی محمدرضا گوهری و تهیه‌کنندگی علی آشتیانی‌پور محصول سال ۱۳۸۸ است. این فیلم یک ملودرام اجتماعی متأثر از دفاع مقدس است که با نگاهی آسیب شناسانه و روایتی پرفراز و نشیب و سرشار از موقعیت های غافلگیر کننده به دغدغه ها و مصائب آدم های جنگ و بازماندگان آنها می پردازد. فیلم نامه این اثر هم در سال ۱۳۸۹ توسط انتشارت سوره مهر (وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی) در ۱۱۲ صفحه به چاپ رسیده‌است؛ و در سال ۱۳۹۴ به چاپ دوم رسید.
فیلم سینمایی بیداری رویاها در بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست جایزه بهترین صدابرداری را دریافت کند و امین حیایی برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد دریافت جایزه شد. این فیلم در تیر 1389 در سینماهای کشور اکران شد و هم اکنون میتوانید از سایت نما تی وی به صورت رایگان و قانونی دانلود کنید.
بازیگران فیلم
امین حیایی، هنگامه قاضیانی، سارا خوئینی ها، امیرحسین آرمان، حمید فرخ نژاد، رز رضوی، حبیب دهقان نسب، اسماعیل خلج، فریبا جدیکار، حمیدرضا آذرنگ، نوبر قنبریان، محمد بزرگمهر.
عوامل تولید فیلم
نویسنده:محمدعلی باشه‌آهنگر، محمدرضا گوهری/ مدیر فیلم برداری: تورج منصوری/ آهنگ ساز: آریا عظیمی‌نژاد/ سرپرست: حمید باشه آهنگر/ طراح گریم: کورش علیزاده/ طراح صحنه: عباس بلوندی/ صدابردار: وحید مقدسی/ سرپرست صداگذاری (طراحی و ترکیب صدا): سید علیرضا علویان/ عکاس: احمدرضا شجاعی.
داستان فیلم بیدرای رویاها
رخشانه زنی است در آستانه میانسالی که در سال‌های جوانی اش با ایوب پارسا ازدواج کرده و صاحب پسری به نام حمید شده‌است. وقتی حمید دو ساله بود، ایوب به جبهه می‌رود و دیگر برنمی گردد. پس از مدتی خبر شهادت او می‌رسد و خانواده تصمیم می‌گیرد رخشانه را به عقد داوود برادر ایوب دربیاورد. سال‌ها از این ماجرا گذشته و آنها صاحب دختر بچه‌ای دبستانی هستند و حمید در آستانه ازدواج است. در این وضعیت از کمیته مفقودین خبر می‌رسد که ایوب زنده است و به زودی به وطن برمی گردد. این خبر که در ابتدا همه را شوکه می‌کند، به تدریج واکنش‌های مختلفی را بین اعضای خانواده برمی‌انگیزد؛ داوود نگران از دست دادن همسرش است، به خصوص از زمانی که دوستان قدیمی پدر مرحومش به او گوشزد می‌کنند که پس از آگاهی از زنده بودن همسر اول، همسر دوم به زن نامحرم می‌شود. حمید که در ابتدا قادر به هضم این واقعیت نیست، به کمک نامزدش با چراغانی کردن محله، خود را برای استقبال از پدر آماده می‌کند. مادر سالمند و فرتوت ایوب و داوود خوشحال است، اما رخشانه بر سر دوراهی دشواری قرار می‌گیرد. آیا پیوندش را با داوود قطع کند و زندگی با ایوب را ادامه دهد با اینکه داوود پدر فرزند کوچک ترش را نگه دارد؟ این تردید دردناک سرانجام او را بر آن می‌دارد که شب ورود ایوب، خانه را ترک و فردایش اقدام به سقط جنینی کند که بدون اطلاع داوود در دل می‌پروراند…
