جنایی

خلاصه داستان : علیرضا کمالی در نقش کارآگاه کیانی درگیر پرونده ای پیچیده می شود که رازهای بزرگی از یک خانواده را برملا می کند.

خلاصه داستان : تعدادی از زنان یک کارتل مواد مخدر تصمیم به فرار و مهاجرت می‌گیرند و در این مسیر برای فرار از صاحب کارشان می‌بایست از سد او گذر کنند.

خلاصه داستان : سارا مقدم پس از گم شدن دخترش ارغوان، به دادسرا مراجعه می کند. موبایل ارغوان ردیابی می شود تا آخرین فردی که او را دیده مشخص شود. یافته ها از وقوع اتفاقاتی هولناک پرده بر می دارد.

خلاصه داستان : احمد پس از آزادی از زندان فقط پنج روز فرصت دارد پاسخ چند معما را که به وقایع گذشته مربوط است، پیدا کند و اگر موفق نشود کشته خواهد شد.

خلاصه داستان : سال ها پیش، بیوک همسرش را به خاطر خطای پزشک از دست داده و در نزاعی به قتل می رسد. اکنون دخترش به دنبال انتقام از قاتل اوست و تنها شاهد این اتفاق، نامزد قاتل است.

خلاصه داستان : ایرج و حمید، رفقای قدیمی از دوران کودکی سرشان برای پیگیری پرونده‌های جنایی درد می‌کند، پای آنها ناخواسته به پرونده قتل‌‍‌های زنجیره‌ای باز می‌شود. پرونده‌ای که با ورود آنها آبستن حوادث خطرناک‌تری می‌شود، اما ماجرا پیچیده‌تر از این حرف‌هاست، در این بین ایرج به دلیل مشکل مغزی منحصر به فردش مرتبا همه‌چیز و همه‌کس را از خاطر می‌برد.

خلاصه داستان : میترا وکیل خوش‌نامی است که روزی در دفترش یک جنایت رخ می‌دهد. بنابراین او مجبور می‌شود برای دفاع از خود تحقیقاتی را درباره یکی از موکلانش آغاز کند و در این راه با دردسرهایی رو‌به‌رو می‌شود که حتی شغلش را نیز به خطر می‌اندازد.

خلاصه داستان : کارگری ساده و میانسال به نام شکیب، به کار کردن در پشت صحنه فیلم‌برداری یک فیلم سینمایی مشغول می‌شود. پس از مدتی انتخاب شکیب برای ایفای یکی از نقش‌های مهم و جنجالی فیلم، زندگی‌اش را متحول می‌کند.

خلاصه داستان : در سال‌های ابتدایی دهه ۳۰ هجری شمسی، گروهی از افراد وطن‌دوست و آزادی‌خواه قصد دارند طی یک عملیات سرقت از بانک ملی، مبلغ مورد نیاز برای قرضه ملی دکتر محمد مصدق را فراهم کنند. اما همه چیز طبق نقشه آن‌ها پیش نمی‌رود.

خلاصه داستان : بی نامی روایتگر داستان زن و شوهری است که سال‌ها پیش دانشجوی تئاتر بودند و با هم ازدواج می‌کنند و در یک کافی شاپ مشغول به کار می‌شوند، اما بر حسب اتفاق یکی از همکاران آنها گم می‌شود. قهرمان قصه به بهانه یافتن او به دنبال خود نیز در گذشته می‌گردد و سعی می‌کند از یک بحران خارج شود.

خلاصه داستان : فیلم طلاخون درباره زنی است که با داشتن فرزندی معلول و شوهری زندانی، با مشکلات مالی متعددی دست و پنجه نرم می کند. او در این شرایط تصمیم مرگباری می گیرد که مسیر زندگی اش را تغییر می دهد.

خلاصه داستان : خوشبختی توی رابطه، یه‌چیز کاملاً شانسیه؛ شاید اینکه دیگران از ما بترسن و مجبورشون کنیم که با ما بمونن، قابل اطمینان‌تر از این باشه که عاشقمون باشن.

خلاصه داستان : این فیلم در مورد بازپرس دادگاه کیفری است که درگیر پرونده‌ای پیچیده شده است. در خلاصه داستان فیلم علفزار آمده: «بعضی رازها بهتره فاش بشن، برخی هرگز… باید دفن بشن یه جایی دور از دسترس، برای همیشه.»

خلاصه داستان : در سال ۱۸۳۰، یک کارآگاه حرفه ای به نام آگوستوس لندر استخدام می شود تا با کمک یک دانشجوی نظامی، درباره مجموعه ای از قتل هایی که در آکادمی نظامی آمریکا رخ داده تحقیق کند.

خلاصه داستان : یک قاتل حرفه‌ای به نام الکس متوجه می شود که پس از امتناع از تکمیل کار برای یک سازمان جنایی خطرناک، آنها به دنبال قتل او هستند. الکس در حالی که سعی در فرار از دست آنها دارد، حافظه اش را نیز از دست می دهد.